قسمت سی و ششم
نوشته شده توسط : طیبه اسماعیل بیگی

مسروره، دو تقه به در اتاق کار ماهان زد و بعد از شنیدن صدای مردانه اش که " بفرمائید " را به گوش می رساند، وارد اتاقش شد. ماهان، پشت میز کارش، سرگرم پرونده ای سبز رنگ بود. برای لحظه ای سرش را بالا آورد و به مسروره نگاه کرد. این دو هیچگاه آنقدرها، صمیمی نبودند. زندگی سرشار از مشغله کاریشان، وقت چندانی برای با هم بودنشان، به آنان نمی بخشید؛ و طی سالها، تنها به دو همخانه، تبدیل شده بودند. مسروره حتی مطمئن نبود که ماهان، از ابتدا هم عاشق او شده باشد؛ او می اندیشید که احتمالاً ماهان، مانند هر مرد دیگری، به همسری نیاز داشته و از آنجا که بسیار جاه طلب و عاشق قدرت نمایی می بوده است، مسروره را که از لحاظ شغلی و موقعیت اجتماعی و خانوادگی، جایگاه بالایی می داشته است را انتخاب نموده بود؛ مسروره نیز همچون دیگر ملک و املاک و موقعیتهای ماهان، تنها برای درخشش بیشتر او، مورد استفاده قرار گرفته بود. در طی سالهای ازدواجشان، مسروره بارها و بارها، به این اندیشیده بود که ای کاش به امید اینکه بچه، مهر و محبت بیشتری را به زندگی آنها ببخشد، تسلیم خواسته ماهان نشده بود و همان سال اول، بچه دار نشده بود. بچه ها، نه تنها به دلیل مهر مادری اش، او را پایبند این زندگی تهی کرده بودند، بلکه به او احساس گناه نیز می بخشیدند: او با ازدواجش، خودش را بدبخت کرده بود و با بچه دار شدنش، بچه ها را نیز در بدبختی خودش، شریک ساخته بود؛ آنها هم برای ماهان، چون متعلقاتش بودند و او همیشه، تنها برای درخشیدن و در نظر دیگران جلوه کردن بیشتر، از آنها استفاده می کرد. بچه ها، هیچگاه مهر پدری چندانی از او ندیده بودند، حتی آنزمانی که رامیس، تا سر حد مرگ، افسرده شده بود، ماهان، تنها برای آبرو و غرورش می جنگید.

مسروره می اندیشید که شاید خودش مستحق این بدبختی بوده باشد، چرا که با زرق و برق و جاه و مقام و موقعیت ماهان، خودش را فریب داده بود و تحسین ظاهر زندگی او را برای خودش، عشق تفسیر کرده بود، اما... بچه ها مسلماً مستحق این کشمکش دائمی برای به دست آوردن محبت پدری که جز ظاهر زندگی را نمی دید، نبودند.

مسروره، واقعاً دلش نمی خواست بار دیگر اجازه دهد که ماهان، با بچه هایش همچون عروسکهای خیمه شب بازی، رفتار کند. او قصد داشت به خاطر هر دوی آنها، اینبار با ماهان بجنگد.





:: موضوعات مرتبط: قسمت 36-40 , ,
:: برچسب‌ها: داستان،صبور،اثر،طیبه،اسماعیل بیگی ,
:: بازدید از این مطلب : 88
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 ارديبهشت 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: